جدول جو
جدول جو

معنی گوهر بخش - جستجوی لغت در جدول جو

گوهر بخش
آنکه گوهر بخشد کسی که گوهر نثار کند
تصویری از گوهر بخش
تصویر گوهر بخش
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گوهر بخشی
تصویر گوهر بخشی
گوهر بخشیدن گوهر نثار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گهر بخش
تصویر گهر بخش
آنکه گوهر بخشد کسی که گوهر نثار کند
فرهنگ لغت هوشیار
پاشنده گوهر نثار کننده جواهر: اگر سخاوت باید کفش بروز عطا چو بحر گوهر پاش است و ابر زرافشان. (فرخی)، بارنده (قطرات)، فصیح و بلیغ: گر شکافی بمعرفت همه موی ور زبان تو هست گوهر پاش... (عطار)
فرهنگ لغت هوشیار
بیننده گوهر، گوهر شناس جواهر شناس، آنکه نیک را از بد تمیز دهد (ایهام بدو معنی اخیر) : عیب تست ار چشم گوهر بین نداری ورنه ما هر یک اندر بحر معنی گوهر یکدانه ایم. (سعدی)
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه یا آنچه گوهر بیزد، ابر (قطرات باران بگوهر تشبیه شده) : بگردون تیره ابری بامدادن برشد از دریا جواهر خیز و گوهر ریز و گوهر بیزو گوهر زا (قاآنی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گوهر بار
تصویر گوهر بار
نثار کننده گوهر، بارنده گوهر
فرهنگ لغت هوشیار
گناه بخش: توانا و دانا به هر بودنی گنه بخش بسیار بخشودنی. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
خرنده جواهر، نوازنده شاعر و سخنور: جهانی بگوهر بر انباشتم که چون شاه گوهر خری داشتم. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نور بخش
تصویر نور بخش
شید بخش
فرهنگ لغت هوشیار